معنی شگرد و فن
فارسی به عربی
اسلوب
حل جدول
لغت نامه دهخدا
فن و فن. [ف ِن ْ ن ُ ف ِن ن / ف ِ] (اِ صوت) آوازی که از بینی به هنگام گرفتگی آن و زکام برآید. (فرهنگ فارسی معین). فِن فِن.
- فن و فن کردن. رجوع به این ماده شود.
شگرد
شگرد. [ش ِ گ َ / گ ِ] (اِ) در خراسان به معنی دفعه و نوبت است. (از یادداشت مؤلف). || به معنی طرح کار هم هست: شگرد کارش را کشید. (یادداشت مؤلف). روش کار و فنی است که بیش از هر فن دیگر زیرچاق انسان باشد، چنانکه گویند: فلان پهلوان در کشتی شگردش کنده کشیدن یا لنگ بستن است. (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمالزاده). || تمرین.
فن فن
فن فن. [ف ِ ف ِ] (اِ صوت) حکایت صوت بینی در حالت زکام. (یادداشت مؤلف). رجوع به فن و فن شود.
فن و فن کردن
فن و فن کردن.[ف ِن ْ ن ُ ف ِ ک َ دَ] (مص مرکب) آواز دادن بینی به هنگام گرفتگی آن و حالت زکام. (فرهنگ فارسی معین).
فرهنگ عمید
روش، طریقه، فن و طرز عمل،
مترادف و متضاد زبان فارسی
فرهنگ معین
(فِ نُّ فِ) (اِ.) (عا.) صدای بینی در حالت گرفتگی و ذکام.
فرهنگ فارسی هوشیار
(اسم) آوازی که از بینی بهنگام گرفتگی آن و حالت زکام برآید.
معادل ابجد
660